سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شقشقیات -






درباره نویسنده
شقشقیات -
حق جو
بر حصیر دل نشستند آنقدر بیـــگانگان *** تا دگر بر روی آن یک آشنا هم جا نشد *** الهی! عاقبت محمود گردان ...
تماس با نویسنده





آرشیو وبلاگ
شروع
سخنی با دوست
ناله های فراق
علی در قرآن
رهاورد ولایت
مائده ولایت
نگاه تا نگاه
سفر نامه
رضوان
سکوت
شقشقیات
متفرقات




لینک دوستان
حضرت مقتدی (حفظه الله)
موعود
سایت اطلاع رسانی شیعه
سین جیم های اخلاقی
شیعه نیوز
بچه های قلم
مجمع جهانی اهل البیت (ع)
سایت مطالعات شیعه شناسی
دفتر مقام معظم رهبری (حضرت مقتدی)
وبلاگ تحلیلی دکتر محمدصادق غلامی
سایت تخصصی حضرت فاطمه (س)
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
کتابخانه امام علی(ع)
سایت میثاق (غدیر)
سایت غدیر
سید مرتضی آوینی
قطعه 26 (حسین قدیانی)
مرحوم آیت الله بـهـجـــــت
کاروان فرهنگی منتظران ظهور
حجت الاسلام و المسلمین جاودان
آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره)
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی-پاونا
از ره بر چه می دانید؟
موسسه تبـیـــان
خون شهدا
حجاب نیوز
شهاب مرادی
جنبش دانشجویی حیا
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
قالب ساز مذهبی


عضویت در خبرنامه
 

لوگوی وبلاگ
شقشقیات -



آمار بازدید
بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:4  بازدید

مجموع بازدیدها: 223686  بازدید
 RSS 

   

هو اله کل شیء
باذن الله

مطلبی را در مجله صهبا مطالعه کردم که به نظرم با توجه به برخی مسائل بد نیست مطالعه شود. مطمئن باشید مخاطب اول این نوشته ها اول شخص نویسنده می باشد. باشد که رستگار شویم!
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دوران ده ساله مدینه شالوده ریزی نظام اسلامی را بنا نهاد و یک نمونه از حاکمیت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان و همه مکانها را تشکیل دادند.
در این راه دشمنانی وجود دارد که در اینجا به پنجمین دشمن و مهمترین دشمن میپردازیم:

دشمن پنجم عبارت بود از دشمنی که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناک تر از همه دشمن ها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانی، خودخواهی ها، میل به انحراف، میل به گمراهی و لغزش هایی که زمینه آن را خود انسان فراهم میکند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزه با این دشمن، به وسیله شمشیر نیست؛ به وسیله تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتی که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود شما از جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول جهاد بزرگتر شوید. عجب! یا رسول الله! جهاد بزرگ تر چیست؟ ما این جهاد با این عظمت و با این زحمت را انجام دادیم؛ مگر بزرگتر از این هم جهادی وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان.
اگر قرآن می فرماید: (الذین فی قلوبهم مرض) اینها منافقین نیستند؛ البته عده ای از منافقین هم جزو (الذین فی قلوبهم مرض) اند. اما هر کسی که (الذین فی قلوبهم مرض) است - یعنی در دل ، بیماری دارد - جزو منافقین نیست؛ گاهی مومن است. اما در دلش مرض هست. این مرض یعنی چه؟ یعنی ضعفهای اخلاقی، شخصیتی‘هوس‌رانی و میل به خود خواهی های گوناگون ؛ که اگر جلویش را نگیری و خودت با آنها مبارزه نکنی، ایمان را از تو خواهد گرفت و تو را از درون پوک خواهد کرد. وقتی ایمان را از تو گرفت، دل تو بی ایمان و ظاهر تو با ایمان است؛ آن وقت اسم چنین کسی منافق است. اگر خدای نکرده دل من و شما از ایمان تهی شد، در حالی که ظاهرمان، ظاهر ایمانی است؛ پایبندی  ها و دلبستگی های اعتقادی و ایمانی را از دست دادیم، اما زبان ما هم چنان همان حرفهای ایمانی را میزند که قبلا می زد؛ این می شود نفاق؛ این هم خطرناک است. قرآن می فرماید: (ثم کان عاقبه الذین اساوا السوای ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن)؛ آن کسانی که کار بد کردند، بدترین نصیبشان خواهد شد. آن بدترین چیست؟ تکذیب آیات الهی. در جای دیگر می فرماید: آن کسانی که به این وظیفه بزرگ - انفاق در راه خدا - عمل نکردند، (فاعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون)  چون با خدا خلف وعده کردند، در دلشان نفاق به وجود آمد. خطر بزرگ برای جامعه اسلامی این است؛ هر جا هم که شما در تاریخ می بینید جامعه اسلامی منحرف شده، از این جا منحرف شده است. ممکن است دشمن خارجی بیاید سرکوب کند، شکست دهد و تار و مار کند اما نمیتواند نابود کند. بالاخره ایمان خواهد ماند و در جایی سر بلند می کند و سبز می شود.اما آنجایی که این لشکر دشمن درونی به انسان حمله کرد و درون انسان را تهی و خالی نمود، راه منحرف خواهد شد. هر جا انحراف وجود دارد، منشاش این است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم مبارزه کرد.

بر گرفته از فرمایشات حضرت مقتدی (حفظه الله) (28/2/80) - مجله صهبا
***

و من الله التوفیق
یا علی مددی


نویسنده » حق جو » ساعت 4:53 عصر روز سه شنبه 89 مهر 6

هو الجمیل
باذن الله و اعوذ بالله من نفسی

خوب بی مقدمه!
پانزده روز گذشت به همین سادگی! البته خیلی ها تو همین مدت هم، بستند بارشون رو و به فرموده آیت الله مجتبی تهرانی، هم دنیاشون رو و هم آخرتشون رو درست کردند! اینجاست که میگن : "و خداوند غبطه را آفرید"

سر سفره سحر دور هم نشسته بودیم و نمیدونم چی شد که سر حرف باز که اینهایی که روزه نمیگیرن و علناً روزه خوری میکنن (بدون هیچ گونه شرم و حیایی!) یه جورایی ... آره!

یکم فکر کردم و با خودم گفتم خوب حالا مثلاً مثل من که روزه میگیرم، حالا خیلی حق روزه رو ادا میکنم؟! یا فقط گرسنگی و تشنگیش نصیبم شده؟ پناه بر خدا! چشمم رو میتونم کنترل کنم که چیزهایی رو که نباید از این دریچه وارد بشن ، نبینه؟ گوشم رو میتونم کنترل کنم که صداهایی که نباید بشنوه رو نشنوه؟ حس بویاییم رو میتونم کنترل کنم که بوهایی که نباید حسشون کنم رو حس نکنه؟ اصلاً تو این محیط میشه؟ اصلا افسار این امور دست من هست یا محیط داره اینور اونور میکشونه؟ اگه دست محیط باشه که وا ویلا!

بعد بیشتر فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چطور این همه جوون میتونن کنترل کنند؟ خوب چرا این همه جوون عینک دودی میزنن؟ از شدت نور خورشید که بگذریم شاید یک علتش همین باشه! یا چرا خیلی ها هر جایی که نشستند یا ایستادند هندس فری رو محکم کردند تو گوششون ... خوب من فکر میکنم یکی از دلایلش این میتونه باشه که میخواهند صداهای اضافی و مضر به گوششون نرسه! یا چرا ای همه جوون ماسک دهان و بینی میزنند ، اگه فاکتور آلودگی هوا رو ندید بگیریم یکی از دلایلش این میتونه باشه که دوست ندارند بوهای ... به مشامشون برسه! پس قطعاً میشه! به خودم گفتم خوب میخای بندگی نکنی دیگه چرا بهونه میاری و توجیه المسائل رو باز میکنی؟

باید ریشه یابی کرد و علت اصلی رو پیدا کرد .... آهان پیداش کردم ... ر نخ رو میگم ... نفسم ...!
گر بر سر نفس خود امیری مردی

همیشه روبروم بوده، روی دیوار با خط خوش، ولی بعضی وقتا، بعضی چیزا، بر اثر روزمرگیشون یا روزمرگیمون! اصلا دیده نمیشن!

گــ ر بـــ ر ســـ ر نـــ فـــ س خـــ ود ا مـــ یـــ ر ی مـــ ر دی!!!
**
و من الله التوفیق 


نویسنده » حق جو » ساعت 1:17 عصر روز پنج شنبه 89 شهریور 4

هو الجمیل

باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین

اعوذ بالله من نفسی

**

ان الصلاه تنها عن الفحشا والمنکر

همانا نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد

تفسیر از خود گنه کارم:

بنابر این اگر نمازی خواندیم و همچنان در فحشا و منکر بودیم، بدانیم که نمازمان نماز نبوده (آقای مدعی مسلمانی، حق جوی گنه کار!) 

**

اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد

و من الله التوفیق

یا علی مددی



نویسنده » حق جو » ساعت 4:2 عصر روز یکشنبه 88 تیر 28

...

هو العزیز

باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین

اعوذ بالله من نفسی

 

یادمه به یه بنده خدایی که یک مدت نمی نوشت عرض کردم:

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم       موجیم که آسودگی ما نشان عدم ماست

و شاید بعضی ها هم آشنا باشند با تشویق من به نوشتن (البته نوشته ای که تو این مجاز ارزش داشته باشه!)  ولی ...

ولی به هر حال تا یه مدت نیستم ... نمیدونم شاید 40 روز (علی الحساب!) شاید ... !

التماس دعا (نه از روی زبان و اینکه عادت شده باشه!)

 

اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد

و من الله التوفیق

یا علی مددی



نویسنده » حق جو » ساعت 10:36 عصر روز پنج شنبه 87 اسفند 8

<      1   2   3   4      
 
لیست کل یادداشت های وبلاگ