هو الجمیل
باذن الله و اعوذ بالله من نفسی
پانزده روز گذشت به همین سادگی! البته خیلی ها تو همین مدت هم، بستند بارشون رو و به فرموده آیت الله مجتبی تهرانی، هم دنیاشون رو و هم آخرتشون رو درست کردند! اینجاست که میگن : "و خداوند غبطه را آفرید"
سر سفره سحر دور هم نشسته بودیم و نمیدونم چی شد که سر حرف باز که اینهایی که روزه نمیگیرن و علناً روزه خوری میکنن (بدون هیچ گونه شرم و حیایی!) یه جورایی ... آره!
یکم فکر کردم و با خودم گفتم خوب حالا مثلاً مثل من که روزه میگیرم، حالا خیلی حق روزه رو ادا میکنم؟! یا فقط گرسنگی و تشنگیش نصیبم شده؟ پناه بر خدا! چشمم رو میتونم کنترل کنم که چیزهایی رو که نباید از این دریچه وارد بشن ، نبینه؟ گوشم رو میتونم کنترل کنم که صداهایی که نباید بشنوه رو نشنوه؟ حس بویاییم رو میتونم کنترل کنم که بوهایی که نباید حسشون کنم رو حس نکنه؟ اصلاً تو این محیط میشه؟ اصلا افسار این امور دست من هست یا محیط داره اینور اونور میکشونه؟ اگه دست محیط باشه که وا ویلا!
بعد بیشتر فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چطور این همه جوون میتونن کنترل کنند؟ خوب چرا این همه جوون عینک دودی میزنن؟ از شدت نور خورشید که بگذریم شاید یک علتش همین باشه! یا چرا خیلی ها هر جایی که نشستند یا ایستادند هندس فری رو محکم کردند تو گوششون ... خوب من فکر میکنم یکی از دلایلش این میتونه باشه که میخواهند صداهای اضافی و مضر به گوششون نرسه! یا چرا ای همه جوون ماسک دهان و بینی میزنند ، اگه فاکتور آلودگی هوا رو ندید بگیریم یکی از دلایلش این میتونه باشه که دوست ندارند بوهای ... به مشامشون برسه! پس قطعاً میشه! به خودم گفتم خوب میخای بندگی نکنی دیگه چرا بهونه میاری و توجیه المسائل رو باز میکنی؟
باید ریشه یابی کرد و علت اصلی رو پیدا کرد .... آهان پیداش کردم ... ر نخ رو میگم ... نفسم ...!
باید ریشه یابی کرد و علت اصلی رو پیدا کرد .... آهان پیداش کردم ... ر نخ رو میگم ... نفسم ...!
گر بر سر نفس خود امیری مردی
همیشه روبروم بوده، روی دیوار با خط خوش، ولی بعضی وقتا، بعضی چیزا، بر اثر روزمرگیشون یا روزمرگیمون! اصلا دیده نمیشن!
گــ ر بـــ ر ســـ ر نـــ فـــ س خـــ ود ا مـــ یـــ ر ی مـــ ر دی!!!
گــ ر بـــ ر ســـ ر نـــ فـــ س خـــ ود ا مـــ یـــ ر ی مـــ ر دی!!!
**
و من الله التوفیق
و من الله التوفیق
نویسنده » حق جو » ساعت 1:17 عصر روز پنج شنبه 89 شهریور 4