هو الجمیل
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
اعوذ بالله من نفسی
فعلاً یک شعر که خیلی بهم چشبید رو میگذارم تا بعداً!!
بت یکدانه
خرم آن روز که ما عاکف میخانه شویم از کف عقــل برون جسته و دیوانه شویم
بشـــــــکنیم آیینه فلسفه و عرفان را از صنمـــــــخانه این قافــــله بیگانه شویم
فارغ از خانــــــقه و مدرسه و دیر شده پشت پائی زده بر هستی و فرزانه شویم
هجرت از خویش نموده سوی دلدار رویم واله شــمع رخش گشته و پروانه شویم
از همه قــــید بریده ز همه دانــــه رها تا مگر بســـته دام بـــت یکــــدانه شویم
مستی عقل ز سر برده و آنیم بخویش تا بهـــوش از قدح باده مســــتانه شویم
**
اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
و من الله التوفیق
یا علی مددی
نویسنده » حق جو » ساعت 3:33 عصر روز پنج شنبه 88 تیر 18