سفارش تبلیغ
صبا ویژن



سخنی با دوست(26) -






درباره نویسنده
سخنی با دوست(26) -
حق جو
بر حصیر دل نشستند آنقدر بیـــگانگان *** تا دگر بر روی آن یک آشنا هم جا نشد *** الهی! عاقبت محمود گردان ...
تماس با نویسنده





آرشیو وبلاگ
شروع
سخنی با دوست
ناله های فراق
علی در قرآن
رهاورد ولایت
مائده ولایت
نگاه تا نگاه
سفر نامه
رضوان
سکوت
شقشقیات
متفرقات




لینک دوستان
حضرت مقتدی (حفظه الله)
موعود
سایت اطلاع رسانی شیعه
سین جیم های اخلاقی
شیعه نیوز
بچه های قلم
مجمع جهانی اهل البیت (ع)
سایت مطالعات شیعه شناسی
دفتر مقام معظم رهبری (حضرت مقتدی)
وبلاگ تحلیلی دکتر محمدصادق غلامی
سایت تخصصی حضرت فاطمه (س)
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
کتابخانه امام علی(ع)
سایت میثاق (غدیر)
سایت غدیر
سید مرتضی آوینی
قطعه 26 (حسین قدیانی)
مرحوم آیت الله بـهـجـــــت
کاروان فرهنگی منتظران ظهور
حجت الاسلام و المسلمین جاودان
آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره)
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی-پاونا
از ره بر چه می دانید؟
موسسه تبـیـــان
خون شهدا
حجاب نیوز
شهاب مرادی
جنبش دانشجویی حیا
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
قالب ساز مذهبی


عضویت در خبرنامه
 

لوگوی وبلاگ
سخنی با دوست(26) -



آمار بازدید
بازدیدهای امروز: 56  بازدید

بازدیدهای دیروز:12  بازدید

مجموع بازدیدها: 223467  بازدید
 RSS 

   

هو الجمیل

 

امشب حس قریبی (غریبی!) دارم  ... با خبری که امروز یکی از برو بچ (دانشگاه!) بهم داد بی ارتباط نبود ... نمی‏دونم آدما زود از یاد هم می‏رند ... درسته این شعر که می‏گه :

از دل برود هر آنکه از دیده برفت

اهل خونه که خوابیدن زدم بیرون ... یه چرخی تو پارک زدم و یخده (یک خورده!) فکر کردم ... کاری که خیلی کم می‏کنم !!!!!!!! به این نتیجه رسیدم که : برم بالای برج میلاد ... های های فکرتون جاهای باریک نره یهویی !!! برم بالای برج میلاد چون اونجا به خدا نزدیکتره ... صدام بیشتر بالا می‏ره ... آخه میدونید ؛ صدای آدم (انسان! که غم کشیدن کار هر شیاد نیست!) گنه‏کار از جلوی لبانش تجاوز نمیکنه ...  

**

حرف زدن با تو آسان و بدون تشریفات است و نیاز به گرفتن وقت قبلی نیست! هر بار هم که به سراغت می‏آیم با آغوش باز می‏پذیری ... بی آنکه گله‏ای از بی خبری و دوری ما از خود بکنی. با آنکه می‏دانی که با باز شدن گره مشکلاتم می‏روم تا گره بعدی ... گفتن حرف دل با تو آسان است و درد و دل کردن با تو شیرین‏تر و بهتر از گفتن دردهای خویش به دیگران است . تویی که درد ما را بهتر از خود ما می‏دانی . بار الها! درد دل را با تو گفتن و از تو کمک خواستن خود نشان بندگی و عجز و ناتوانی ما است ...

(به قلم یه بابایی _ که به دلایل امنیتی سیاست بازی از نام بردن اسم این شخص معذورم!!!)

 

مادرم چاقو را در حوض نشست

ماه زخمی می‏شد ...  

*** 

و من الله التوفیق

یا علی مدد



نویسنده » حق جو » ساعت 1:46 صبح روز پنج شنبه 86 فروردین 23

 
لیست کل یادداشت های وبلاگ