سفارش تبلیغ
صبا ویژن



سفره جدا یا با هم -






درباره نویسنده
سفره جدا یا با هم -
حق جو
بر حصیر دل نشستند آنقدر بیـــگانگان *** تا دگر بر روی آن یک آشنا هم جا نشد *** الهی! عاقبت محمود گردان ...
تماس با نویسنده





آرشیو وبلاگ
شروع
سخنی با دوست
ناله های فراق
علی در قرآن
رهاورد ولایت
مائده ولایت
نگاه تا نگاه
سفر نامه
رضوان
سکوت
شقشقیات
متفرقات




لینک دوستان
حضرت مقتدی (حفظه الله)
موعود
سایت اطلاع رسانی شیعه
سین جیم های اخلاقی
شیعه نیوز
بچه های قلم
مجمع جهانی اهل البیت (ع)
سایت مطالعات شیعه شناسی
دفتر مقام معظم رهبری (حضرت مقتدی)
وبلاگ تحلیلی دکتر محمدصادق غلامی
سایت تخصصی حضرت فاطمه (س)
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
کتابخانه امام علی(ع)
سایت میثاق (غدیر)
سایت غدیر
سید مرتضی آوینی
قطعه 26 (حسین قدیانی)
مرحوم آیت الله بـهـجـــــت
کاروان فرهنگی منتظران ظهور
حجت الاسلام و المسلمین جاودان
آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره)
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی-پاونا
از ره بر چه می دانید؟
موسسه تبـیـــان
خون شهدا
حجاب نیوز
شهاب مرادی
جنبش دانشجویی حیا
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
قالب ساز مذهبی


عضویت در خبرنامه
 

لوگوی وبلاگ
سفره جدا یا با هم -



آمار بازدید
بازدیدهای امروز: 22  بازدید

بازدیدهای دیروز:9  بازدید

مجموع بازدیدها: 223314  بازدید
 RSS 

   

بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله (جل جلاله) و اذن رسوله (صلی الله علیه و آله) و اذن مولانا امیرالمؤمنین (علیه السلام)
اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله من نفسی


 
رفته بودیم خونه یکی از رفقا (البت به اتفاق بانو) با یکی دیگه از رفقامون (و صد البته به اتفاق بانو!) که قبلاً کار فرهنگی تو جاهای مختلف زیاد انجام داده بود حتی تر یه مدت مسئول فرهنگی یه جایی هم بود.
صاحبخانه برگشت بعد از کمی که نشسته بودیم گفت ما آقایون بریم داخل اتاق که خانم ها راحت باشند ... 
رفتیم داخل اتاق و شروع کردیم از گذشته و حال و آینده (دیروز، امروز و فردا) صحبت کردیم ...  
اون یکی رفیقمون (م) بعد ده، بیست دقیقه ای گفت من از این سیستم خوشم نمیاد ... ما باید اجتماعی باشیم، چرا ما باید اینور باشیم و خانم ها اونور .. اصلا چه معنی میده؟ 
اولش همه فکر کردیم م. شوخی داره می کنه ... ولی دیدیم جدی جدی داره خرده میگیره !! که کار به جاهای باریک هم کشید!! 
بگذریم ... از اونجایی که قرار بود دغدغه های فرهنگی، اجتماعی دور و برم رو مطرح کنم، اینو مطرح کردم ... نظر شما چیه؟ آقای م. درست میگن یا صاحبخانه؟
من اگر دوستامو دعوت کردم چه کار کنم؟ شما باشید چه می کنید؟
_________________
اضافه بر سازمان 1:
خدا کند که رضایم فقـــط رضای تو باشد     هوای نفس نباشد همه هـــــوای تو باشد

اضافه بر سازمان 2: اللهم الرزقنا ...

اضافه بر سازمان 3: از انتخابات چه خبر؟

اضافه بر سازمان 4: امروز تو رادیو جمله ای بسیار زیبا شنیدم: "باید همیشه به خاطر داشته باشیم که میزان سطح تحصیلات ارتباطی با میزان شعور فرد ندارد! ".

اضافه بر سازمان 5:
تا حالا در خوف و رجا بودید؟
بهمن ماه بود که بهش گفتند منتظر باش تا آخر سال خبرت می کنیم ... سال جدید اومد خبری نشد ... اواخر فروردین زنگ زد پیگیری کنه ...
بهش گفتن: تا 10 اردیبهشت خبر نهایی رو بهت میدیم ...
حالا منتظره که شاید خبری بشه ...
یاد اون شعر افتاد که: کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود ... حاجیا احرام دگر بند ببین یار کجاست !! ببین یار کجاست ...

و من الله التوفیق
وَافعل بِنا ما انت أهلُهُ وَ لا تَفعَل بِنا ما نَحنُ أهلُهُ
با ما آنطور که تو اهل هستی رفتار کن. با ما آنطور که ما اهلش هستیم رفتار نکن



نویسنده » حق جو » ساعت 12:8 عصر روز شنبه 92 فروردین 31

 
لیست کل یادداشت های وبلاگ