سلام عليكم و رحمه الله
فرض كنيم بنده و شما داريم در مورد مطلبي حرف ميزنيم كه من يا شما براي تقريب ذهن طرف مقابل به موضوع ، از مثالي استفاده ميكنيم... چنانچه اين مثال خيلي بي ربط هم باشه ، جاي درگيري و جر و بحثي وجود نداره ، که بخوايم از موضعي که مثال از اونجا نشات گرفته با اين درگيري ، دفاع کنيم ، چون اون مثال فقط در جهت نزديك شدن ذهن طرف مقابل مطرح شده.
من خواستم اون روز مَثل شما مثل كسي باشه كه در ديدار از خانه ي دوستش سبقت گرفته كه هم از عبارت خوبي استفاده كرده باشم ، هم كمي شوخي پاکيزه توش باشه و هم اينكه اون دوست ما ( وبلاگ بحث آزاد ) به دلايلي نياز داره از اين مثال ها توي حرف زدن باهاش زده بشه كه ... بماند... ، بهرحال مفهوم اون جمله ي بنده اين بود.
در ادامه هم عرض كنم كه من هرگز قصد ندارم توي بحث چيزي رو به كسي القا كنم ، اگه چنين برداشتي شده قطعا بخاطر اينه كه حرفي كه ميزدم درست بوده و من وقتي بدونم درست ميگم از موضع خودم هرگز عقب نشيني نميكنم. و شايد در اين مواقع طرف مقابل احسا کنه دارم چيزي رو القا ميکنم!
و هنوز هم معتقدم كه نميشه با لباس غربي از هويت اسلامي حرف زد. البته شايد بشه حرف زد ، با اينكه خنده داره...! اما در عمل ، يكي از اين دو ( ظاهر يا باطن ) بايد به رنگ اون يكي در بياد و اين موضوع بسيار ساده رو همه ميدونيم كه ظاهر بر باطن و باطن بر ظاهر تاثير ميگذارد و چه بسا كه باطن مجبور باشد بخاطر اينكه ظاهر تحت تاثير محيط به اين شكل موجود است ، كوتاه بيايد و تابع آن شود و... همانطور كه شاهد وضعيت جامعه ي امروزمون كه حاصل " جمهوري اسلامي " هست ، هستيم. و در اينجا بفرمايش آقاي مطهري در همون اوايل انقلاب : "جمهوري شکل (ظاهر) و اسلامي محتواي آن (باطن) است. "
اجازه بديد يه مثال بزنم... البته باز هم قبلش عرض کنم که فقط در جهت نزديکي ذهن شما به مطلبي که ميخوام بگم دارم اين مثالو ميزنم!!!... تصور کنيد خانومي خانم مسلمان رو با پوششي غير اسلامي . که بلحاظ روشن فکري يا همين دموکراسي که شما فرموديد ، پوشش غير اسلامي رو به هچ وجه بد ندونه و معتقد باشه که ميشه با اين پوشش هم زن مسلمان خوبي بود!!!!! بنظر شما شدنيه؟ چه اتفاقي مي افته؟ اين خانم تا نپذيره که اسلام روشي براي پوشش براي زن و مرد تعيين کرده ، به ترکيب درستي از ظهر و باطنش نمي رسه و هميشه يه جاي کار ميلنگه... فکر ميکنيد جامعه ما که يک جامعه ي اسلاميست تحت تاثير مسائلي قرار نگرفته؟ که در اون ما از روحيات و آداب و روش هاي دينيمون دور شديم. با اين سيستم حکومتي... ما خيلي دور شديم از خيلي اخلاق هاي ديني. کمک به همنوع. خبر داشتن از حال همسايه. ربا نخوردن. ربا نگرفتن. ربا ندادن. و... که اين قصه سر دراز داره.
ميدونيد بزرگ ترين دليلي که من ميتونم بيارم براي رد اين شکل حکومت ، چيه؟ اينکه چطور حاکم جامعه ي اسلامي ما از حال تک تک مردمش خبر نداره؟ ...
شايد روش حکومت پيامبر و امامان عليهم السلام... تا امام عصر با هم متفاوت بوده باشن ، اما همه در يک جهت بودند و در زمان حکومت همه اشان هم ، يک نفر به عنوان حالکم جامعه ي اسلامي در راس بوده.
و بياد داريد که اونها چطور زندگي ميکردند تا در اگر در قلمرو حکومتشون کسي در فقر بود ، لعنت نکنه حالم زمانه رو که از حال اون بي خبره و خودش بي درد زندگي ميکنه. بياد داريد؟
من اگه توقع زياد دارم و شما ممکنه بفرماييد چرا دارم مثلا حاکم زمانه ي خودمونو! با امامان معصوم مقايسه ميکنم... به دو دليل بسنده ميکنم ، اول اينکه ما حرف از جامعه ي اسلامي زديم و بايد پاش وايسيم. و نميشه فقط بگيم اسلام و والسلام! دوم اينکه اين افراد خودشونو ولي فقيه ميدونن. پس چه بدتر! چطور ولي فقيه در زمان غيبت ولي عصر(عج) چنين روش و مسلکي ميتونه داشته باشه؟ از يک حال خارج نيست پاسخ اين سوال.
در ضمن شما مطلبي فرموديد که من لازم ميدونم تذکر بدم ، ... بله کتاب الله + عترتي. و من هم عرض کردم روشي رو که يکي از اين دو که به عنوان ريسماني براي ما معرفي شدند که هر کس به هر دويشان تمسک جست ، هرگز گمراه نميشود. اما نگفته اند: کتاب الله و عترتي و اگر غرب روش و طرح خوبي داشت!!!
نخير نگفته اند.
و مثال زديد همين کامپيوتري که مقابل من هست و شايد خيلي چيزاهاي ديگه که ازشون استفاده ميکنم و منافات داره با حرفي که ميزنم. نخير برادرم ، هيچ منافاتي نداره. چراکه تفاوت هست بين استفاده از ابزار ساخت شده ي غربي ، با استفاده از روش حکومت غربي. من ميتونم از انرژي هسته اي که ديگران! ازش براي جنايت استفاده ميکنند ، استفاده ي بهتري بکنم. يا از همين کامپيوتر. اما آيا ما ميتونيم دربکار گيري جمهوري... مثلا قانون اساسي ننويسيم و کتابا لله و عترتي رو دربست جايگزين قانون اساسي کنيم؟ نگيد که همين کارو کرديم که خودتونم ميدونيد اگه اينطور بود خيلي مسائل نبايد الان اتفاق مي افتاد و براي نمونه عرض کنم، همين اهل بانکاري ما يا آموزش و پرورش ما ، چطور دست خوش فرهنگ غرب شده و ساير موارد... يا ميتونيم در جمهوري ، رياست جمهور نداشته باشيم؟
در پايان فرمايشاتتون هم داشتيد که: بالاخره امام که معصوم نبودند ، ... من حرفي در مورد معصوم بودن يا نبودن امام نزدم ، من گفتم چطور توي وصيت نامه اشون چنين آرام و با قلبي مطمئن، به سمت مرگ ميرن؟ در حالي که حضرت علي(ع) و ساير معصومين در مناجات هاشون از مرگ و فشار قبر و حتي داريم که فرداي قيامت هم ترس و خوف دارند... در حالي که ما خوب ميدونيم ، اونها چه انسانهايي بودند.
من حرفي از معصوم بودن و نبودن امام نزدم ، من سوال کردم که چطور ايشون به عنوان ولي فقيه اين تصميم رو گرفتند : ( آيا آقاي خميني از روشي که اسلام به عنوان کامل ترين دين براي نوع حکومت در خود داشت ، اطلاع نداشتند؟ يا داشتند؟ و اگر نداشتند چطور به عنوان فقيه در زمان غيبت امام عصر(عج) ، ميشه انقلابشونو خارج از فقه و انديشه و عمل فقيه ، ندوست؟ که چنين مطلب ساده اي رو نميدونستند. و اگر هم اطلاع داشتند ، چطور بعنوان ولي فقيه زمان غيبت ، پذيرفتند و اجازه دادند که ما بجاي برگيري روش اسلامي حکومت ، "جمهوري" رو انتخاب کنيم . )