سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شقشقیات -






درباره نویسنده
شقشقیات -
حق جو
بر حصیر دل نشستند آنقدر بیـــگانگان *** تا دگر بر روی آن یک آشنا هم جا نشد *** الهی! عاقبت محمود گردان ...
تماس با نویسنده





آرشیو وبلاگ
شروع
سخنی با دوست
ناله های فراق
علی در قرآن
رهاورد ولایت
مائده ولایت
نگاه تا نگاه
سفر نامه
رضوان
سکوت
شقشقیات
متفرقات




لینک دوستان
حضرت مقتدی (حفظه الله)
موعود
سایت اطلاع رسانی شیعه
سین جیم های اخلاقی
شیعه نیوز
بچه های قلم
مجمع جهانی اهل البیت (ع)
سایت مطالعات شیعه شناسی
دفتر مقام معظم رهبری (حضرت مقتدی)
وبلاگ تحلیلی دکتر محمدصادق غلامی
سایت تخصصی حضرت فاطمه (س)
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
کتابخانه امام علی(ع)
سایت میثاق (غدیر)
سایت غدیر
سید مرتضی آوینی
قطعه 26 (حسین قدیانی)
مرحوم آیت الله بـهـجـــــت
کاروان فرهنگی منتظران ظهور
حجت الاسلام و المسلمین جاودان
آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره)
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی-پاونا
از ره بر چه می دانید؟
موسسه تبـیـــان
خون شهدا
حجاب نیوز
شهاب مرادی
جنبش دانشجویی حیا
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
قالب ساز مذهبی


عضویت در خبرنامه
 

لوگوی وبلاگ
شقشقیات -



آمار بازدید
بازدیدهای امروز: 4  بازدید

بازدیدهای دیروز:11  بازدید

مجموع بازدیدها: 220292  بازدید
 RSS 

   

بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

 

قال عیسی ابن مریم اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیداً لاولنا و ءاخرنا و ءایة منک وارزقنا و انت خیر الرازقین
عیسی ابن مریم گفت: بار الها، ای پروردگار، تو بر ما از آسمان مائده ای فرست تا (این روز)برای ما و کسانی که پس از ما آیند روز عید مبارکی گردد و ایت و حجتی از جانب تو برای ما باشد که تو بهترین روزی دهندگانی
(مائده-114)

 

____________________
اضافه بر سازمان1: کلمه مائده در کل قرآن فقط در این سوره آمده است.
اضافه بر سازمان2: رزق و روزی فقط در مادیات و پول نیست. نظریه مازلو!!!!!!!!!! نکته بین
اضافه بر سازمان3: اللهم الرزقنا!  اهلش فهمیدن چی گفتمچشمک، فقط جان عزیزتون تو عمومی بر ملا نکنید! به آبروی نداشتمون رحم کنید!ترسیدم
 اضافه بر سازمان4: یکم (البت! بیش از یک کم!!!) خسته شدم، دعا کنید تو راهی که وظیفه دارم محکم حرکت کنم، خسته نشم!

 

و من الله التوفیق



نویسنده » حق جو » ساعت 11:3 صبح روز دوشنبه 89 اسفند 23

بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

آیا الله برای بنده اش در همه امور کافی نیست؟    سوره زمر/آیه 36

1. امتحان هوش:
تا آخر، هیچ یک از شاگردان نتوانست به سؤالی که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستی بدهد. هر کسی جوابی داد و هیچ کدام مورد پسند واقع نشد. سؤالی که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در میان اصحاب خود طرح فرموده بودند.
«در میان دستگیره های ایمان کدام یک از همه محکمتر است؟»
یکی گفت: نماز، دیگری گفت: زکات، دیگری روزه، حج، عمره، جهاد ... ولی پاسخ به همه آنها از سوی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) خیر بود.
عاقبت جوابی که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد، خود حضرت فرمود:
«تمامی اینهایی که نام بردید کارهای بزرگ و با فضیلتی است، ولی هیچ یک از این ها آنکه من پرسیدم نیست.»
محکمترین دستگیره های ایمان دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست.
کافی/ج2/باب الحب فی الله و البغض فی الله - وسائل/ج2
داستان راستان - شهید مرتضی مطهری

2. اینکه میگم: ادرکنی! یعنی خودم نمیتونم. یعنی تنهایی نمیتونم برای خودم کاری بکنم! نه اینکه بخوام شما به جای من کارهام رو بکنین، می خوام بگم دستم رو بگیرین. می خوام بفهمین که «می خوام» اما نمیشه. می خوام بگم : اراده ام ضعیفه و نمیتونم بی کمک شما پیش برم.
ادرکنی، رمز بیچارگی آدماست.
هر وقت با نهایت بدبختی صدات می کنم، واژه کم می آرم و خطابم تموم می شه. سرم رو پایین میندازم و فقط میگم:
-ادرکنی! ...
یعنی منو دریاب!
ترس عاشق شدن/سید محمد سادات اخوی

3. آزمون یا به تعبیر قرآن و اهل بیت «بلا!»، سبب می شود قلب انسان فشرده شود. حس کند که هیچ است و به این نتیجه می رسد که تسلیم شود و حتی مدت هاست سری به خدا و آسمان نزده، وضویی بگیرد (یا نگیرد) و یک گوشه بنشیند، دستش را مقابل چهره اش بگیرد و خواستن از خدا را تجربه کند.
می فهمم ... کمی زور دارد! آدم هایی که قهرند باید غرورشان را بشکنند تا به سراغ خدا بیایند. آدمهایی هم که رفیق همیشه خدایند زورشان می آید که به جای عبادت عاشقانه برای مشکل شان خدا را صدا کنند!
تند نرویم!
یادمان باشد که همه این ها در دایره توجه الهی است. گاهی برخی از ملاحظه کاری ها بی آنکه حواسمان باشد، بوی شرک می دهند.
او می سوزاند تا قلبمان بشکند و دو چیز را تجربه کنیم: طراوت رقیق شدن و شکوه گریستن.
خدا هر کسی را که بیشتر دوست دارد بالاترین شباهت به خودش را نصیب او می کند؛
تنهایی ! ... به آدم های بزرگ تاریخ نگاه کنید: همه تنهایی را چشیده اند.
خدایا! ... ببخش  گناهانی را که بلاهای گوناگون را پیش می آورند.
خدایا! ... به ضعیفی ام رحم کن! (بخشی از دعای کمیل)
رنج آدم شدن / سید محمد سادات اخوی

4.به همان سادگی، خداوندی که در برابر اندیشه های فلسفی عمیق، خود را پوشیده می دارد، در برابر احساس ساده و دوست داشتن بی ریا و یک عشق پاک و متعالی، خود را روشن و آشکار نمایان می کند.
دکتر علی شریعتی

5. ما تنها با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند!
بالای سنگ مزار شهید مجید پازوکی/فرمانده تفحص لشکر 27

6.ای صبـــــا نکهـــتی از کوی فلانـــی بمن آر           زار و بیمار غمـــم راحت جانــــی بمن آر
  قلـــب بـــی حاصل ما را بزن اکســـــیر مراد           یعنی از خاک در دوست نشانی بمن آر
  در کمین گــاه نظـــر با دل خویشم جنگست         زابرو و غمزه او تیر و کـــــــــمانی بمن آر
  در غریبـــــی و فراق و غـــــم دل پیــر شدم          ساغر می زکف تـــــازه جوانــــی بمن آر
  منکرانرا هم از این می دوسه ساغر بچشان         وگر ایشان نستــــاننــد روانــــــی بمن آر
  ساقیـــــــا عشــــــرت امروز بفــــــردا مفکن          یاز دیوان قضــــــا خــــط امـــــانی بمن آر
  دلم از دست بشد دوش چو حافظ می گفت         کای صبـــــا نکهتی از کوی فلانی بمن آر
حضرت حافظ (علیه الرحمه)

7. یه بنده خدایی که به دلائلی (امنیتی سیاست بازی!!) نخواست نامش فاش شود، گفت:
- دیشب خواب دید دارن اعلام عمومی میکنن که حضرت حجت(روحی له الفداه، انشاء الله) ظهور کردند ... یه خانومی دم دیوار بقیع با حالت گرفته منتظر بود حضرت رو ببینن و یواش یواش در تمام عالم استرس و هیجانی به پا شده بود ... تو همین حین یه نگاه به دل خودش کرد ببینه اوضاعش چجوریه ... تالاپ تولوپ!! ... گرومب گرومب!! ... این صداها از شوق دیدار هست یا از ترس ظهور؟!!! آره از ترس مواجه شدن با حضرت بوده! دیدار همون شخصیتی که عمری صبح ها موقع بیدار شدن اولین چیزی که از زبانش بیرون می آمد سلام به حضرت بوده ... تو اکثر دعاهاش برای سلامتی حضرت دعا میکرده ... ولی الآن اصلاً آماده نبود که حتی این خبر رو قبول کنه چه برسه به اینکه بخواد حضرت رو ببینه و در رکابش خدمتی بکنه!!!
وقتی از خواب بیدار شد! ترسید بگه «السلام علیک یا صاحب الامر و الزمان!!» ... خدایا کمک کن!

________________________
اضافه بر سازمان: خدایا کمک کن آدم بشیم. که آدمی را آدمیت لازم است.

و من الله التوفیق



نویسنده » حق جو » ساعت 5:59 عصر روز شنبه 89 اسفند 7

بسم الله الرّحمن الرّحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

یک عمری همه دنبال کلید بهشت می گردند، دنبال گنج، دنبال کیمیا، دنبال راز و رمز سعادت. ولی جایی دنبالش می گردند که نیست. معلوم است که نیست!!

آنچه تو گنجش توهم می کنی           از توهم گنج را گم می کنی

کل قضیه خلاصه اش یک کلمه هست. حالا تو بگو کلید، بگو رمز، این قدرها که می پیچانی، پیچیده نیست! خداوند متعال رمزش را در یک کلمه به موسی (علیه السلام) فرمود: محبت برای خاطر من، عداوت هم برای خاطر من!
اینکه فرمودند ولایت رمز قبولی همه اعمال است، یعنی همین.
دوست داشتن برای خدا، یعنی هر که را خدا دوست داشته باشد، تو هم دوست داشته باشی؛ یعنی ترازوی دلت بشود خدا. محبت برای خدا،   نه برای چشم و ابرو و خط و خال.
حتی نه برای دل خودت، فقط برای خدا. اگر معیار و میزان محبت، خدا باشد، اگر قدر هم نبینی باز عمل می کنی، اگر ناسپاسی هم ببینی، باز عمل می کنی. آنهایی که در رفاقت، وسط کار، کم می آورند برای این است که بخاطر خدا نکردند. اگر نه در این وادی هر چه بیشتر مبتلا بشوی مقرب تر می شوی.

از کیمیای مهر تو زر گشت گوی من       آری به یمن لطف شما خاک زر شود

آن کیمیا که همه دنبالش می گردند، محبت است. باقی اش بی راهه است، سنگلاخ است.

بشوی اوراق اگر همدرس مایی                  که علم عشق در دفتر نباشد!
بخشی از فیلم طلا و مس!

________________________
اضافه بر سازمان1: قبلاً بارها گفتم، باز هم اعتراف می کنم: مشکل دل ماست (من است!) که دل نیست!!!
اضافه بر سازمان2: خیلی سعی میکنم محبت رفیق آینده ام در راستای محبت خدا باشه، ولی ...! خدا کنه درست رفیقم رو انتخاب کنم! البت (البته!) با مدد ولی نعمت هام.
اضافه بر سازمان3: از ترازوی دل گفتم، ترازو که هست ولی این دل ماست که دل نیست! فکر کنم هنوز آمادگی اون چیزی که می خوام رو پیدا نکردم! باید روی دلم بیشتر کار کنم.
اضافه بر سازمان4: که علم عشق در دفتر نباشد!!!!!!
اضافه بر سازمان5: پروردگار! توفیق شناخت نعمتها، صبر بر آنچه میدهی و نمیدهی، آنچه می گیری و خواهی گرفت، آنچه داریم و آنچه نمی بینیم، آنچه باید باشیم ولی نیستیم را به ما عنایت بفرما ... توفیق شناخت خوب را از خوب تر نصیبمان بفرما ... ساده ساده ساده بگم: ما را آدم بفرما!
اضافه بر سازمان6: اللهم الرزقنا ... توفیق الطاعة.
اضافه بر سازمان7: فکر میکنم در راستای عمل به واجبات و ترک محرمات حرکت کنیم، (که این نهایت پیام صاحبان این روزهای عزیز هست) خودش بهترین یاد کردن از این ولی نعمتهامون میتونه باشه.
شهادت حضرت رحمة للعالمین(صلی الله علیه و آله) و سبط اکبر، امام مجتبی(علیه السلام)، و امام الرئوف، علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) بر همه حق جویان تسلیت باد. باشد که رستگار شویم.

و من الله التوفیق



نویسنده » حق جو » ساعت 3:5 عصر روز چهارشنبه 89 بهمن 13

بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

یا أَیُّهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقین

____________________
اضافه بر سازمان1: دغدغه هایم کمی شخصی تر شده اند. این نشانه خطرناکی است!
اضافه بر سازمان2: هر روز که می‌گذرد بیشتر به لطف بیکران پروردگار پی می‌برم، البت(البته!) الحمد لله.
اضافه بر سازمان3: چرا ما بعضی وقتا واجب و مستحبمون رو با هم قاطی می‌کنیم؛ واضح تر بگم: چرا بعضی وقتا امثال من از واجب دینی‌مون اغفال می‌کنیم ولی به مستحب می‌چسبیم.
اضافه بر سازمان4: یه بنده خدایی درباره نظرسنجی دو تا پست قبلیم پیرامون موضوع بسیار مهم ناراحتی لاک‌پشت نظر بسیار ارزشمندی دادند که باعث خوشحالی بنده حقیر شد.
اضافه بر سازمان5: خدایا ما(من!) دوست داریم آدم بشیم ولی باور کن سخته! کمکون کن! یا رب!
اضافه بر سازمان6: امروز یکی از حساس‌ترین روزهای زندگی ام هست. قراره یک فرد بسیار بسیار بلند مرتبه و بزرگ و البت(البته!) رئوف، تو تصمیمم کمکم کنه. صرفاً جهت آگاهی دوستانی که خیلی خیلی نگران من می‌شوند!!! باز هم من!
اضافه بر سازمان7: بعضی وقتا یه کاری می‌کنی که از شر من خلاص بشی! ولی یه اتفاقاتی می‌افته که دوباره امتحان می‌شی و هی این منم میاد جلوی چشمت. خدایا  ما را کمک کن تا بتوانیم از شر این من خلاص شویم.

و من الله التوفیق



نویسنده » حق جو » ساعت 11:32 صبح روز چهارشنبه 89 دی 8

بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

 

شیعه را گفتند از چه روی محرم را اینگونه زنده می‌داری؟
گفت: از آن روز که تاریخ، با آن همه شاهد، غدیر را از یاد برد؛ ترسیدم عاشورا نیز فراموش شود.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!

_________

اضافه بر سازمان1: نامه، انتظار، تهدید، تطمیع، تحمیق، غذای حرام، دنیا، کوفه! شقاوت.
اضافه بر سازمان2: پیمان، شمشیر، زره، غذای حرام! دنیا، کوفه! شقاوت.
اضافه بر سازمان3: مادر، ادب، برزخ، توبه، شهادت، سعادت.
اضافه بر سازمان4: شمشیر در نیام، نگاه، دل، شمشیر رقصان، شهادت، سعادت.
اضافه بر سازمان5: آب، عطش!
اضافه بر سازمان6: گرومب! گرومب! گرومب! صدای قلب عشاق است که با بردن اسمش به تلاطم می افتد: حسین(علیه السلام)
اضافه بر سازمان7: ذکر تعجیل فرج، منتظِر، ...! کوفه؟ سعادت؟ شقاوت؟

و من الله التوفیق
مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی



نویسنده » حق جو » ساعت 10:26 صبح روز شنبه 89 آذر 20

بسم الله الرّحمن الرّحیم
باذن الله و اذن رسوله و اذن مولای امیرالمؤمنین
و اعوذ بالله من نفسی

گفتم: چه خبر؟
گفت: با خبران غمش بی خبر از عالمند! ...

سه غم آمد سراغم هر سه یک بار       غریبــــی و اسیــــری و غــــــم یــار
غریــــــــبی و اسیــــری چــاره داره        غـــــم یار و غـــــم یار و غـــــم یــار

_____________
اضافه بر سازمان1: گفتند: دارم سعی میکنم برسم به مقام "ما رأت الا جمیلا" ... خدا به همه توفیق بده. مخصوصاً تو این دوره زمونه.


اضافه بر سازمان2: وقتی لاک‌پشت احساس ناراحتی میکنه، چی کار میکنه؟
جوابهایی که از یک جامعه آماری هفت نفره! گرفته شد (همه مذکر و در سنین بین 20 الی 28 سال!!!):
1-احساس ناراحتی نمیکنه. 2-از لاکش میاد بیرون. 3-دمغ میشه و گریه میکنه. 4-سرشو میکنه تو لاکش. 5-سرشو میکنه تو لاک خودش و به ... فکر نمیکنه. 6,7-جواب ندادند. شما چی فکر میکنید؟!


اضافه بر سازمان3: گرفته! همین! زیاد جدی نگیرید!

***
و من الله التوفیق



نویسنده » حق جو » ساعت 11:7 صبح روز شنبه 89 آذر 13

هو رب کل شیء
باذن الله
1. قصد داشتم دیشب برم جمکران ولی نرفتم (نه که ترسو هستم!!) گفتم حضرت مقتدی (حفظه الله) رفتن احتمالا جای سوزن انداختن نباشه... اینو نوشتم که بدونید ساندیسمو تو مغازه بابام خوردم اونم از نوع آلبالوییش ... در ضمن کاروان ما قرار بود دو تا اتوبوس ببره که وقتی فهمیدند حضرت مقتدی (حفظه الله) هم سه شنبه تشریف می‌برند قم، رئیس کاروان اتوبوس دوم رو کنسل کرد. من چرا اینا رو دارم میگم... بگذریم ...
2. بعضی وقتا لازمه بعضی برخوردایی که خودت دوست نداری انجام بدی رو برای مصلحت خودش و خودت انجام بدی!! اصلاً دلم نمیخاد دل کسی رو بشکونم  که دل شست هنر نمیباشد ... تا توانی دلی بدست آور ... ولی فکر کنم دیروز این کار رو کردم... البته مودبانه بود برخوردم ولی به هر حال نتیجه دلخوری بود!... قصدم این بود که فقط از ایشون که براشون احترام زیادی قائل هستم معذرت بخوام (مثل همیشه!) و امیدوارم این مطلب رو که صرفا برای ایشون نوشتم مطالعه بفرمایند.
3.مناسبتی هم که میدونید بلد نیستم بنویسم! پس نمینویسم.
و من الله التوفیق


نویسنده » حق جو » ساعت 11:23 صبح روز چهارشنبه 89 مهر 28

<      1   2   3   4      >
 
لیست کل یادداشت های وبلاگ