• وبلاگ : 
  • يادداشت : سكوت(1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ؟ 

    گفتم : خداي من؛ دقايقي هست در زندگانيم كه دوست دارم سر سنگين پردردم را كه لبريز از دغدغه‌ي ديروز و هراس فرداست بر شانه‌هاي صبورت بگذارم و آرام آرام بگويم و بگريم . در آن لحظات شانه‌هاي تو كجا بود؟!

    گفت : عزيزتر از هر چه هست؛ تو نه تنها در آن لحضات دلتنگي كه در تمام لحظات بودنت در آغوش من هستي . من آني و حتي كمتر از آني تو را از گرماي آغوشم جدا نكردم . من همچون عاشقي كه به معشوق خود مي‌نگرد با شوق تمام و در تمام لحظات تو را نظاره ميكنم.

    گفتم : پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي چنين زار بگريم؟!

    گفت : عزيزتر از هر چه هست ؛ ميداني اشك تنها قطره‌اي است كه قبل از آنكه فرود آيد عروج مي‌كند ؟!! اشكهاي زلالت به من رسيد و من يك به يك آنها را بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي مردمان آسمان . چرا كه تنها اينگونه ميشود تا ابديت شاد بود.

    گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگي بود كه بر سر راهم گذاشته بودي ؟!

    گفت : عزيزترينم بارها صدايت كردم آرام گفتم از اين راه نرو كه به جايي نمي‌رسي . تو هرگز گوش نكردي و آن سنگ فرياد بلند من بود كه عزيزتر از هر چه هست از اين راه نرو كه به ناكجاآباد هم نخواهي رسيد.

    گفتم : پس چرا آنهمه درد در دلم انباشتي؟!

    گفت: روزيت دادم تا صدايم كني چيزي نگفتي ،پناهت دادم تا صدايم كني چيزي نگفتي، بارها گل برايت فرستادم كلامي نگفتي ، ميخواستم برايم حرف بزني . آخر تو بنده‌ي مني. چاره‌اي نبود جز نزول درد كه تو تنها اينگونه كه صدايم كردي.

    گفتم : پس چرا همان بار اول كه صدايت كردم درد را از دلم نراندي؟

    گفت: اول بار كه گفتي خدا آنچنان به شوق آمدم كه حيفم آمد بار دگر خداگفتن تو را نشنوم و تو باز هم گفتي خدااااااااااااااااااا و من مشتاق‌تر براي شنيدن خدايي ديگر از تو . من اگر ميدانستم كه تو بعد از علاج درد هم بر خداگفتن اصرار ميكني همان بار اول درد را از تو مي‌راندم.

    گفتم : مهربانترين خدا دوست ‌دارمت.

    و خداي من و خداي مهربان من گفت : عزيزتر از هر چه هست من دوست‌تر دارمت.

    ياسيچي بگ ...فقط سكوت

    سلام عليكم!اولاً مومن خودتي و هفت جد و آباي خودت!!! دوماً ماكه تازه نيگامون به وبلاگت افتاد. انصافاً از اون وبلاگاست هان!...يعني اين اولين وبيه كه من پر و پا قرص پاش محكم ايستادم... بي تعارف...

    شرمنده دير به دير مياييم!!...از اين به بعد زود زود ميام...

    به روز شدم: بابا ما حکومت اسلامي نداريم!!

    يازهرا....

    سلام عليكم.

    خوش به حال كساني که رجب را از پيشگاه معبود شروع کردند و به سوي نور شتافتند...

    انشاءالله براتون ماه پربركتي باشه اين ماه...

    + سايت علويون 

    هر هفته يک مسابقه هر هفته سه برنده

    مسابقه شماره 33

    سؤال مسابقه اين هفته

    تا چه اندازه به حرف هاي ديگران درمورد خودتان اهميت ميدهيد؟توضيح دهيد.

    مهلت پاسخگوئي 23/4/1387

    جهت پاسخ به اين سؤال و شرکت در مسابقه به سايت علويون مراجعه نمائيد

    آدرس www.alaviyyoon.ir